بیاض

   یا خالق آب  

در جستجوی آب نام کتابی است پژوهشی تاریخی ،جغرافیایی و فرهنگی پیرامون قنات نوشته برادر ارجمند محمدعلی صالحی

این کتاب گذری تاریخی است بر قنات در منطقه انار که به زبانی روان نگاشته شده استدر جستجوی آب

به عبارتی خاطرات دوران سخت زندگی در زمانی نه چندان پیش که مردم با مشقت نانی به کف آورده و به غفلت نمی‌خوردند

قدر نعمت می‌دانستند و برای بدست آوردن قطره‌ای آب سالها در کاریزها پشت و پا می‌کوفتند

و دست‌ها ریش می‌کردند

و امروز از آن همه تلاش فقط در جای جایی بسیار اندک و دست نخورده تلی باقی است

ضمن اینکه به فرهنگ آبادی اشاره دارد سری به تغییرات فرهنگی می‌زند و یادی است از زحمات و جان بدر بردن یا دادن مردم برای لقمه‌ای نان.

کسانی که به تاریخ انار و مردم آن و تحقیق در این رابطه علاقه دارند می‌توانند کتاب فوق را از کتاب‌فروشی‌های شهر انار یا از نویسنده تهیه نمایند.


  بنام حی یکتا

      جمعه 30/2/79       روزی را که در غم فراق پدر نشستم   

مرگ خیلی‌ها  را تا کنون یاد می‌دهم و بسیار تجربه کرده‌ام چون پدر بزرگ، مادر بزرگ همسر پدر بزرگ، پسر عمو، دایی، عمه، عموهاو بسیاری از همسایه‌ها و همشهری‌ها را حتی شهادت دوستان و هم‌کلاسی ها یا حتی مرگ دوستان زیادی از همکاران و خیلی‌های دیگر را اما هیچکدام مرا آماده رفتنت به سرای دیگر نکرده بود. جایی که می‌توان بقیه دردها را فراموش کرد

آخر بی‌پدری دردی نیست که قبلاً آنرا تجربه کرده باشیم، ولی حالا بعد از گذشت نه سال هنوز نبودنت برایم سخت است و یاد آوری آن رنج آور. تنها آنروز(نامیمون) یاد آوری اینکه از آن درد بی‌درمان و زندگی سخت راحت شدی کمی درونم آرام گرفت و گر نه هیچ برآن خبر تحمل نداشتم. یتیمی خود را تا آخر عمر تحمل می‌کنم چون تحمل درد کشیدنت را نداشتم.

 برای هفتمین سال فراق


بنام ایزد منان   

....افَلاَ تَعْقِلُونَ.......

 چرا تعقل نمی‌کنید چرا برای جواب دادن عجله می‌کنید؟ چرا نه گفتن را یاد نمی‌گیرید؟

 در آیات قرآن بارها و بارها بر تعقل و تفکر،تدبیر اشاره و تاکید شده و بر عکس آن را مورد ملامت قرار داده است. نمی‌دانم چرا هنوز ما روی این موارد تنبلی و کوتاهی نشان می‌دهیم.

 نزدیک دو سال قبل از یک شرکت(احتمالاً صوری) به منازل و تلفن همراه برای فروش و تبلیغ کپسول آتش‌نشانی(اطفاء حریق) برای خودرو و یا منزل و فروشگاه و کارگاه تماس می‌گرفتند(این شماره‌ها را از کجا بدست آورده‌اند هم خود ماجرایی است) برای شهر کوچکی چون انار از این سیلندرها بسیار فروش کردند که من نقداً فاکتور می‌گیرم و چند ماه بعد مشخص شد که همه کپسولها وارداتی و غیراستانداد و تقلبی بوده، این نوع کلاه‌برداری هرچند نیاز است که بوسیله دستگاه قضایی پی‌گیری و عاملان به جزای خود برسند و دستگاه اجرایی باید جهت مانع شود و راه‌هایی که باعث خشکیده شدن ریشه چنین مواردی می‌شود را به اجرا گذارد. و اگر قانون ساکت است مجلس صدا برایش بسازد در هر حال عامه مردم انتظار چنین دارند که انتظار بحقی نیز هست.سیلندر اطفاء حریق انواع دارد.... گول خوردن خلق هم مختلف است

 امام ترفند این صور شرکتها جهت فروش تقلبی کپسول آتش‌نشانی چگونه بود؟

 به تلفن شما زنگ زده می‌شد و یک خانم زبر و زرنگ و زبانباز در تعارف و شگرد چنان دهان طرف را می‌بست که انگار طلای ناب را به مفت می‌دهد سپس آدرس گرفته و یک کپسول برای خودرو با قیمت 19 هزار تومان که البته اشاره می‌کرد دارای بیمه‌نامه معتبر و... است به اضافه یک کپسول برای منزل به قیمت35 و اگر فروشگاه و کارگاه هم بود که دیگر بسیار خوب می‌شد چون این سیلندرها دیگر دوساله بیمه بودند و قیمت 4 الی 8 کیلویی آنها برای شرکت خیلی عالی بود و خریدار هم که خوش بحالش که همه چیز وفق مراد است؛ چون کوچکترین اتفاق با بیمه جبران می‌شود!!

 بالاخره یک یا دو یا سه یا بیشتر خاموش‌کننده قالب می‌کرد. درست در همان زمان کپسول استانداد خودرو در فروشگاهها با قیمت 12یا 13 هزار تومان بفروش می‌رفت و الی آخر...

 قضیه گذشت و خریداران که کلاهی را بر سر دیدند چیزی بروز ندادند چون مورد تمسخر قرار می‌گرفتند پس بهترین کار سکوت است چیزی که شرکت‌های مورد نظر نیاز دارد.!

 تذکر آنروز من که نتیجه نداد و شاید امروز هم نتیجه ندهد ولی در پیش لااقل وجدان خویش راحت هستم از ما گفتن.

 اما آنچه که مرا واداشت که این مطلب را بنویسم عین قضیه قبل است اما برای یک قطعه که روی خودرو نصب می‌شود و سوخت را 30 درصد کاهش می‌دهد و دارای بیمه‌نامه معتبر است و هیچ به خودرو زیان نمی‌رساند، یعنی عین تلفن دو سال قبل. آیا اینها همانها نیستند که باز مغازه باز کرد‌ه‌اند یا جیب دوخته‌اند برای کلاه‌گذاری؟!!!

 دیروز به من زنگ زده که ما نماینده‌مان چند روز دیگر در انار خواهد بود آدرس بده که ناصب دستگاه فوق‌العاده صرفه‌جو کننده سوخت با مزایای فلان درب منزل روی خودروت نصب کرده و..... با بیمه‌نامه معتبر بنده که جوابش را دادم.*

 آخر آدم عاقل چرا دستگاهی با اینهمه مزایا دارای نمایندگی در سراسر کشور نیست چرا بصورت تلفنی کار می‌شود مگر بقیه وسایل در این کشور یا جهان با تلفن نصب و فروش می‌رود که ما خبر نداریم چرا باید به هر کسی ما اعتماد کنیم کی ما با شما معامله داشته‌ایم؟ که باید جواب بلی بدهیم اگر به شماره تلفن است که ما باید مدعی بشویم که شماره را از کجا گرفته‌اند و این درز اطلاعات از کجا صورت می‌گیرد و اینکه شماره ایشان نیز نزد ما هست. شماره‌ای که به من زنگ زده** است.

 پس تمام ظواهر نشان از تقلبی بودن مطلب می‌دهد ولی برای مچگیری نیازی به آدرس دهی به آنها نیست چون در آن حال به هیچ صورتی از دستشان راحت نخواهید شد بقول ما مثل کولیا هستند وقتی باهشان معامله کنی در همه حال باید سر بدهی چه در معامله سودش باشد یا نباشد.

 تفکر:

 چرا این قطعه مفید متحیر‌العقول بدین صورت بفروش می‌رود؟

چرا اینقدر با قیمت نازل می‌فروشند مگر مال خویش را حراج کرده‌اند؟

 دلشان به شما سوخته؟

تامل:

  مگر مجبوری سریع لبیک می‌گویی و آدرس می‌دهی؟

 بعداً مگر اینکار را نمی‌شود کرد؟

 دیگر این قطعه پیدا نخواهد شد؟

 شما هم جوابشان را محکم با غیر بدهید.

 اگر قبلا نداده‌اید وقتی قطعه رسید از نصب آن معذرت بخواهید و موکول کنید به وقتی که از نتیجه آن با خبر شدید.

 در کشوری که متقلبها از همه طرق ما را محاصره کرد‌ه‌اند راهی نیست که عقل‌مان را کمی جلو بی‌اندازیم از زبانمان. فکر نکنید با یک عده آبرومند و منصف روبرو هستید با یک عده شیاد و متقلب معامله می‌کنید حواستان باشد سریع زیر بار نروید

بهتر است به این فکر نکنیم که اگر اینها کارشان درست نبود دولت جلویشان می‌گرفت این خود شما اول کسانی هستید که باید جلوش را بگیرید

بعد اگر دولت توفیق پیدا کرد خب بهتر وگر نه لااقل شما سرتان بی‌کلاه مانده است!!!

 *(((( شرمنده برای کپسولهای آتش نشانی به یکی از دوستان حقیر گفته بودند که کپسول نمی‌خواهی گفته بودم کپسول دارم پرسیده بود از کجا آورده‌ای ایشان گفته بود مادرزاد داشته‌ام! 

دوستان عزیز اگر زبانتان بسته شد و جوابی نداشتید؛

 بگوید خودروتان این دستگاه را دارد و مادرزادی رویش بوده دیگر از شر تلفنشان و زبانبازیشان راحت خواهید شد)))) 

 ** 02133NNN181


   یا رب 

گرگها! ای حمله‌وران شب،ای غارت کنندگان گله‌ها!

ای سوء‌استفاده کننده‌ها از تاریکی خزیده در پایان روز

ای گرگها!گرگها

در پوست گوسفندان چپیده، ای بی‌رحمهای دندان تیز کرده

باز هم چشمان خشمناک پر از برق را برای که نشان می‌دهید

چنگالها، تیز و براق همچون برق شمشیرها در میدانهای نبرد.

صدای درهم فشردن داندانها در دنده‌های ضعف‌ها

ما شما را به مبارزه می‌طلبیم؟

این را داشته باشید در نظر! هرگز

لیک، چوپانی می‌کنیم گله را، دفاع می‌کنیم سخت از خود، از اموال و حیات خویش.

می‌دانیم که شما نمی‌توانید رحم داشته باشید.

نیازی نیست خود را مهربان نشان دهید.

ما شما را شناخته‌ایم، سالهاست که این گرگ با گله آشناست،حال هم گله.

درک کرده‌ایم با پوست و خون خویش از عمق درک با عقل خویش.

هنوز!

هنوز سوزش زخم دندانهای شما را در گرده‌های خود احساس می‌کنیم و درد آن‌را.

فراموش!هرگز!

چگونه؟ این درد جانسوز و فشار استخوان شکن را از یاد ببریم؛هرگز!

ما همچنان در پی آنیم که چرا بر ما اینهمه لطمه و ضربه وارد کرده‌اید.

کشته‌های خود را بیاد می‌آوریم، زخمهای خود را، ددمنشی‌هایت را.

گرگها!

ما شما را فراموش نخواهیم کرد.

برای فرزندانمان هم شما را رسوا می‌کنیم؛ مشخصات شما را به آنها گوشزد می‌کنیم، شما نشانهای بسیار دارید.

بوی از حقیقت نبرده‌اید.

دروغگو هستید.

هیچ به گفته‌هایتان عمل نمی‌کنید.

گرگها!

شما برای خود حق ویژه قایل هستید.

حق وتو .

حق حق کشی در همه زمینه‌ها.

شما خود را برتر می‌دانید.

شما با شعار حقوق بشر؛ بشر را نابود می‌کنید.

شما روزی برای نابودی ترویست به مملکتی حمله می‌کنید، سپس با همان تروریست پشت یک میز مذاکره کرده و نسکافه نوش جان.

شما برای پیدا کردن سلاح کشتار جمعی کشوری را اشغال می‌کنید با همان سلاح‌ها مردم را کشتار می‌کنید.

شما خود اولین کشار کنندگان هستید.

شما خود تروریست پرور هستید.

کسی که  منافع مردمش در غارت شما قرار دهد دوست‌تان است و گر نه دشمن اوید.

شما خود را مالک جهان می‌دانید.

دوست شما دوست مردمش نیست.

شما فقط به ناو و سلاح می‌بالید و شاخ و شانه می‌کشید.

هر کس به شما ضعف نشان ندهد عقب می‌روید و برعکس پیش.

شما در نزد ما رسوا هستید.

دنبالچه‌های شما و دنباله‌های شما را هم می‌شناسیم.

همانها که همیشه از هیمنه شما تعریف می‌کنند و مردم را از شما می‌ترسانند.

همانها که دوستی با شما را بهشت می‌دانند.

همانها که ایرانی را ناتوان می‌شناسانند ؛ که باید همیشه دستش دراز پیش شما باشد.

ما باور داریم که شما مروت ندارید.

تاریخ! بخاطر بسپار، رابطه گرگ و میش ممکن نیست. هست؟

هرگز!

گرگ نمی‌تواند گوشت نرم گوسفند را ببیند و دهان ببندد. هرگز!

یادمان باشد!

هرگز!     گرگ    در دوستی راستی ندارد.


یا قهار

 با تبریک روز دانش‌آموز و روز ملی مبارزه با استکبار جهانی 

آنها که می‌کشتند

خفه می‌کردند

خراب می‌کردند

ترور می‌کردندکوتای مرداد آنها و جاسوسی آنها نشانی کوچک از دخالتهای آنها و ....

عربده می‌کشیدند

زور می‌گفتند

خود را سلطان جهان می‌دانستند در سلطه گری هیچ کم نمی‌گذاشتند

حالا تعدادی دانشجو شاخشان را شکسته‌اند.

دیگر برای جهان نمی‌توانند ابهت خویش را نشان بدهند و به رخ بکشند

آه! از این شکست.

این شکست سخت‌ترین سرشکستگی برایشان است.

آنها در این روز دیوانه شدند، از خود بی خود گشتند و عربده‌های آنها هیچ فایده برایشان نداشت.

گیج بودن آنها آنقدر بود که نقشه حمله نظامی را پیاده کردند و در طوفان شن بر گیجی‌اشان افزوده گشت.

و هنوز هم چون دیوانگان دارند از این ملت سیلی می‌خورند و این عکس‌العمل سالها زورگویی و خودخواهی آنهاست و دشمنی آنهاست با ملت و ملتها.

و این هیولا و غولبازی در جهان را می‌خواهند ادامه دهند

ولی دیگر کسی برایشان توجه‌ای نمی‌کند.

این برایشان بسیار گران است

و امروز با همه تحریمها و خدعه‌ها و نیرنگها،جنگها و رفت و آمدها باید فهمیده باشند که این خط هنوز ادامه دارد

و این خط عزت خواهی و خود باوری در ملت‌ها دوانده شده است

 و این دانشجویان و دانش‌اموزان در تمام جهات با کار علمی و پرچمداری علمی راه خودکفایی را و عزت پروری و خودباوری و..... را ادامه خواهند داد.


    هوالباقی   

با تسلیت وفات استاد مبارز و فرزانه، شاعره بلند قدر و مترجم قرآن مجید

طاهره صفارزاده

به همه شما عزیزان شاعره سیرجانی طاهره صفارزاده

بخصوص همشهریان سیرجانی

ایشان در ?? آبانماه سال 1315 در شهرستان سیرجان متولد شد

پس از طی نمودن دوران ابتدایی و متوسطه  در دانشگاه تهران پذیرفته شد و پس از کسب مدرک لیسانس در رشته زبان و ادبیات انگلیس برای ادامه تحصیل به خارج از کشور رفت. 

وزارت علوم و آموزش عالی در سال 1371، صفارزاده را به عنوان استاد نمونه اعلام کرد و در سال 80 پس از انتشار ترجمه قرآن کریم به افتخار «خادم القرآن» نائل آمد. 

سازمان نویسندگان آسیا و افریقا، در ماه مارس 2006 همزمان با بر پائی روز جهانی زن ، وی را  به عنوان شاعر مبارز و زن نخبه دانشمند مسلمان برگزید.

وفات:4 آبانماه 1387 مطابق با 25 شوال 1429 هجری قمری (برابر با شهادت رئیس مذهب شیعه امام جعفر صادق علیه‌السلام)

کلامی از این شاعر گرامی:

من از هدایت شدگان هستم، دستگاهی که باید اینکار را بکند خود می‌داند که چه موقع اینکار را بکند ،خوب گوش را می‌گیرد و به آنسوی می‌کشد و هدایت می‌کند.

مطمئن باشید که او هدایت می‌کند.

خدا ! شما را بسوی خود هدایت کند.

آثار او :

 

      o       شعر :

 

o-         رهگذر مهتاب / 1341

o-         سروده هایی  به زبان انگلیسی / 1347

o-         طنین در دلتا / 1349

o-         سد و بازوان / 1350

o-         سفر پنجم / 1356

o-         حرکت و دیروز / 1357

o-         بیعت با بیداری / 1358

o-         مردان منحنی /

o-         دیدار صبح / 1366

o-         گزیده اشعار فارسی و انگلیسی / 1378

o-         در پیشواز صلح / 1385

o-         گزیده ادبیات معاصر / 1378

o-         هفت سفر / 1384

o-         روشنگران راه / 1384

o-         اندیشه در هدایت شعر / 1384

 

              *       اصول ترجمه ، نقد ترجمه ، ترجمه :

 

*-         اصول و مبانی ترجمه / 1358

*-         ترجمه های نامفهوم / 1384

*-         ترجمه مفاهیم بنیادی قرآن مجید ( فارسی و انگلیسی ) / 1379

*-         ترجمه قرآن کریم .( سه زبانه متن عربی با ترجمه فارسی و انگلیسی ) / 1380

*-         ترجمه قرآن کریم . ( دو زبانه متن عربی با ترجمه فارسی / 1382

*-         ترجمه قرآن کریم . (دو زبانه متن عربی با ترجمه انگلیسی ) / 1385

*-         لوح فشرده قرآن کریم (سه زبانه ) / 1383

*-         دعای عرفه / 1381

*-         دعای ندبه و دعای کمیل / 1383

*-          مفاهیم قرآن در حدیث نبوی : گزیده ای از نهج الفصاحه با ترجمه فارسی و انگلیسی / 1384

*-         دعای جوشن کبیر / 1385

*-         طرح سرپرستی و ویراستاری 36 کتاب زبان تخصصی برای رشته های مختلف دانشگاهی ( 1359 1376 )


   یا غفار  

(قبلاً بخاطر طولانی بودن این مقال که ناچار به بیان بودم معذرت می‌خواهم ولی به خواندن آن می‌ارزد)

 وقتی می‌خواستیم از غرب و سیستم آن بنویسیم و گوشه‌ای از آنرا نمایش دهیم تا خانواده و بی اخلاقی و... پیش می‌رفتیم

چون فرهنگ غرب و لیبرالیسیم توی این مایه‌ها چیزی برای گفتن نداشت هرچند که باور داشتیم در بقیه چیزها هم بی‌خاصیت است.پول پول

شاه‌کله اقتصاد آمریکا بود و بنگاههای اقتصادی و کلمه سرمایه و سرمایه‌داری حرف اول و آخر غرب برای تسلط بر همه چیز.

وقتی فکرش را می‌کنیم می‌بینیم توی چنته هیچ نداشته ولی آنقدر داشته‌های تقلبی خود را آواز می‌دهند که چشم‌ها و گوشها را کر و کور کرده‌اند و خیلی را که چه عرض کنم بسیاری بطور چشمگیر شیفته و اله خود کرده‌اند( چرا ما برای چیزهای که داریم و بسیار هم درست و صحیح هستند تلاش نمی‌کنیم برای عرضه نشان از نوعی خود کم بینی است) بعضی آنقدر دلباخته این نظام شده‌اند که هر شب خود را در آن عوالم خواب می‌بینند و بهشت را آنجا و دیگر جاها جهنم و اداره جهان را جز آن غیر ممکن می‌پندارند زهی خیال باطل.

در اولین‌ها اشاره کردم که چه کردند اشاره به جنگها و خونریزیهایی که کرده‌اند و استفاده‌های ابزاری از همه چیز برای دستیابی به همه چیز.

روزی که دکتر احمدی نژاد افسانه هلوکاست را بعنوان سوال در برابر غرب قرار داد چگونه از جواب منطقی باز ماندند و روی به شانتاژ و هوچگری مثل همیشه آوردند چون این سوال یک بیداری جهانی را شروع می‌کرد و تمام کاسه‌کوزه‌های غرب را بر سرشان خراب می‌کرد بناچار باید چنین می‌کردند و بد به حال کسانی که این نوع برخورد با غرب را غلط می‌دانستند که چون اکثریت به آن تن داده‌اند نباید مطرح کند و سخن حق را نباید گفت

و این همان منطق زورسالاری است که با منطق عاشورا که به ما رسیده به هیچ وجه تطابق ندارد

حق با اکثریت است هر چند در غرب یک شعار برای فریب است و هیچگاه  آنرا عمل نکرده‌اند ولی می‌توانستند مثل یک چماق بر سر دیگران فرود آورند حق حق است می‌خواهد اکثریت داشته باشد می‌خواهد نداشته باشد  حتی اگر اقلیت هم نداشته باشد

این غرب و این شعار زیبا را برای سواری می‌خواهد و بس.

کلیسای غرب وقتی گالیله را بخاطر کفر گویی محاکمه کرد و وادار به توبه نمود وقتی که این دانشمند از درب کلیسا برون می‌آمد و شرمنده این دستگاه و این سیستم بود همانطور که سر پایین داشت به زمین گفت من توبه کرده‌ام که زمین مرکز جهان است و نمی‌گردد

زمین که توبه نکرده و می‌چرخد. حق که گردش زمین است که با گفته ما عوض نمی‌شود چه همه جهان بگویند می‌چرخد چه بگویند نمی‌گردد آیا زمین به آن هم گفته اعتنا می‌کند.

در انتخابات ما حق حکومت را به یک فرد یا گروه می دهیم ولی این به معنی حق بودن نیست و همچنین به معنی باطل بودن دیگران! تفویض کردن نوعی مشروعیت بخشیدن به حاکم یا موکل است نه حق بودن. البته این راه درستی برای حکومت داری است ولی نشانه حقیقت نمی‌تواند باشد حتی اگر حق هم باشد دلیل بر بسط نیست.

در این میان وقتی اکثریت حق باشد اهداف درست و سریع اجرا می‌شود

و وقتی که بر باطل باشند سرعت اجرای باطل زیاد و کسی جلودارش نیست.

تئوری تعریف کردن همه چیز با پول (شکم) از غرب به همه جهان سرک کشید و خود را جا زد و جایگاهش را هم محکم کرد برای دمار از روزگار دیگران در آوردن.

سوال از درستی و نادرستی هلوکاست بود هرکس که آنرا سوال کند باید محکوم شود! و جریمه و زندان شود این یعنی جهان آزاد! آزاد برای تک تازی یک عده زورگو !

قانون زور و تزویر با شعار زیبای آزادی و دمکراسی.

نماد این حق و حقیقت غرب در سازمان ملل تبلور یافته!

و شاه کله این حقیقت در شورای امنیت آن!

و عصاره آن هم همان حق وتو 5 کشور است!

200 کشور در این جهان خاکی وجود دارند ولی فقط و فقط پنج کشور باید برایش تصمیم امنیتی و حاکمیتی بگیرند

دیگران وقتی که هر حرف خلاف این پنج کشور داشته باشند دیگر نباید سخن بگویند! چون تحمل مخالف وجود ندارد.

کجای این دمکراسی است!؟ سرکوب کردن با حقوق ویژه ، کشتن با حق خود خواسته.

دیشب از طرف ویتنام سخنان مکین که در ویتنام شکنجه شده تکذیب گردید و حتی اشاره شده که ایشان با داروهایی که برای مردم ویتنام نبوده درمان شده که ایشان زنده بماند و یکروزی سناتور شود و یک روز نامزد رئیس جمهوری از حزب خودش و ادعا هم بکند.

اما این جهان نباید از او بپرسد تو در آنطرف دنیا در یک کشور دیگر چه کار می‌کردی

حتماً برایشان آزادی و دکراسی هدیه می‌برده که گرفتار گشتی! بی گناه! بی زبان!

چهارده سال اشغال یک کشور و کشتن میلیونی مردم بی‌گناه آن و هزاران فساد دیگری که یانکی‌های در این مدت بر این مردم مظلوم روا داشتند که قلم از بیان آن شرم می‌کند هدیه آقای مکین به آنها بود!

ادعای غرب چنین است به کشوری حمله می‌کند با دروغ خود ساخته سپس ادعا هم دارد.

برای اشغال عراق هم می‌خواستند با تروریست مبارزه کنند اما امروز نشان داده‌اند که ریشه ترور خودشان است و دستشان با تروریستها در یک کیسه.

 بیش از یک میلیون عراقی بی گناه و بی سرپناه و دربدر از زمان سقوط صدام حسین دیکتاتور بوسیله همین یانکی‌ها کشته‌ شده‌اند بقیه کشته‌ها و خسارات دیگر و شکنجه های زندان گوانتامانو و ابوغریب هم بماند.

چه کسی باید شما را برای این کشتارها محاکمه کند؟ شورای امنیت بوسیله دادگاه لاهه که بجای محاکمه بلواگران غربی عمربشیر را که بلوای آنها را خوابانده و نگذاشته دستنشانده‌های آنها غرب را حاکم کنند محکوم می‌کند.

به هرحال نتیجه این کشتارها را همه می‌دانند فقط بخاطر یادآوری بیان شد چون که بقول حضرت علی‌علیه‌السلام در تذکر خیری است که در دانستن نیست.

امروز درست 180 درجه مواضع روز حمله عوض شده با طالبان پشت میز مذاکره می نشینند! و نسکافه نوش‌جان می‌کنند.

طالبان کیست؟

گروهی آمریکایی ساخته و پشتیبانی شده برای جنگ با شوروی

و بهانه‌ای برای اشغال افغانستان.

روزی که طالبان تروریسم بود تمام شد!بله کارایی آنها برای حمله بود اما امروز دیگر طالبان تروریست نیست !

چون امروز طالبان مردم افغانستان که دشمن سرسخت آمریکایهای اشغالگر هستند را می‌کشد و تریاک که پول‌ساز است کشت می‌کند

این منطق غرب است کشتن مردم تروریست نیست فقط اگر کسی دشمن آمریکا باشد تروریست هست حتی اگر کسی را نکشته باشد و حتی اگر بلد نباشد آدم بکشد او تروریست است.

اما طالبانی که مردم دشمن یانکی‌ها را بکشد دیگر تروریست نیست! ماشاءالله رسوایی‌ها که کم نیست اما رو هم کم نیست!!!!

جهانی که غرب تعریف کرده سراسر نقص دارد و در نقض هم هیچ  نقص ندارد.

اما بلندگوهای و سایتها و صداها و شعارها همه براه است

تا این بادکنک را باد کنند تا بیشتر نمایش داشته باشد

نمایش‌ها همه مال آنهاست و اهل شعارهای زیبا و دروغ! فقط شعار! همین و بس!

کسانی که از این سیستم دفاع می‌کردند و می‌ماندند به اقتصاد شکوفای! آنها اشاره می‌کردند

و تئوری پول(اشکمی) را مثال می‌زدند امروز باید سرخود را به این همه حماقت و خوش‌بینی و خوش‌خیالی پایین اندازند و کمی جلو پای خود را هم نگاه کنند که به قعر چاه غرب کنده در پیش پایشان فرو نروند.

اقتصاد سرمایه و تئوری پول امروز چهره کاملاً مخالف خود را با شعار زیبای واقع‌گرایی(کلمه‌ای که این روزها از غربی‌ها زیاد شنیده می‌شود) عوض کرده.

تزریق پول به سیستم سرمایه‌داری و بنگاه‌های یانکی و بانک‌های صهیونیستی و سرمایه‌داران گاوچران در کجای این نظام سرمایه‌داری تا کنون تعریف شده بود که هیچ کدام از تئوری‌های آنرا ننوشتند و بیان نکردند یا جرات بیان نداشتند عالمان اقتصادی‌شان.

اگر هر کشور بدبختی در این دنیای بی‌سروته و بی‌قانون کمکی به یک بنگاه تولیدی می‌کرد با شعار اشتغالزایی و یا رقابت و... به بدترین حملات این سیستم غرب گرفتار می‌شد!

جهان آشفته شد تئوریهای اقتصادی نقض شدند و چه وچه و..... نکنید اینکارها را بگذارید بنگاهایی که نمی‌توانند رقابت کنند بمیرند و نباشند

حالا چرا خودتان به این شعار دروغتان عمل نمی‌کنید چرا نمی‌گذارید بنگاه‌های ورشکسته و بد مدیریت شده و سر در آخور بمیرند!!؟؟

این بادکنکها را چرا نمی‌گذارید بترکند؟

ما این حرفها را نزده‌ایم این سخن خود شماست

اما این تئوری خود ساخته را چرا اجرا نمی‌کنید و برای سیستمهای عدالت محور و صادق و دنیای اخلاق زهرآگین می‌دانستید.

اما امروز این زهر برای شما شده است دارو و درمان!؟

تازه کارشناسان این تزریق بخوانید بیت‌المال بخشی به یانکی‌ها را مسکن می‌دانند و درمان و جراحی هنوز هزینه‌ها در پیش دارد و دولت باید هنوز سرکیسه را شل کند تا مبادا بانکها به روز سیاه بنشینند.

از نظر اخلاق و اجتماع و خانواده و... که همه چیزتان کشک بود ای کاش که لااقل همان کشک هم بود که نیست حالا تنها نقطه اتکا و توجیه‌تان هم که اقتصاد بود چون بادکنک ترکید و اگر موج بیداری کشورها جهانی شود دیگر خواب خوش برایتان نیست!بادکنک آمریکا در حال ترکیدن است

کابوسی که دیگر برایتان تعبیر شده و خوابتان را آشفته ساخته امید که بزودی شما را که جهانخوار شده‌اید و جز آنرا نمی‌شناسید و کشتن و زورگویی‌تان عالم گیر گشته سَقَط شوید ! تا جهان از ظلم و بیدادتان رها گردد.  با این سازمانهای دروغی و جهانی که ساخته‌اید و حاکمیت مطلق خود را در آن تعریف و بقیه را برده خود پنداشته‌اید.

شما که خودرا پایدار می‌پنداشتید و ایران را هم هیچ می‌نگاریدید و با ساخت بمب‌های اتمی و انبار کردن آنها برای خود کابوسها را رویاهای شیرین می‌پنداشتند ولی امروز برایتان بد تعبیر شده است و باید بدانند که ظلم دوام نخواهد داشت و تئوری پول‌تان(اشکمی‌شان) لنگش هوا رفته و باد آن در حال جا کن کردن خودش است.

و خدا بخواهد از شما کاری هم برای درمانش ساخته نیست (خود کرده را چاره نیست)

هرچند که آنقدر این چاه کنده شده عمیق است که خیلی‌های دیگر بخصوص آنها که دمشان را به غرب گره زده‌اند هم همراه خود به عمق آن فرو ببرد.

تئوری پول و پول پرستی(شکم پرستی) شما که روزی حرف اول و آخر می‌زد امروز حرفی برای گفتن ندارد و جهان سرمایه‌ادری دارد چون دملی چرکین برجهان سرباز می‌کند

و تئوری پردازهای ان باید در تئوری‌های خود یک بازنگری بکنند و جایی هم برای تعاریف عدالت و دولت و بستن و باز کردن و کمک کردن، واقع‌گرایی و حقیقت، مهربانی و اخلاق و... نیز باز کنند.

همه این تعاریف و بصورت جامع به آنجا ختم می‌شود که اسلام با زیبایی بیان کرده و نسخه شفاف و صادقانه و درست برای همه چیز نوشته است.

و برای اقتصاد هم ربا را سهم مهلک برای تحرک اقتصادی دیده و هیچ جایگاهی برایش برنتافته است.

بیائید و ببینید چگونه در این دین همه چیز در تعادل و با کمترین نقص‌ها بیان شده است.