یا قدیم الاحسان
دایره کج انحایی بیضوی دارد چون نگاه را به داخل و بیرون می کشاند
انتظار نداشته باشید انحراف را ببینید
وقتی یک مکعب کج باشد دیدن زیر گوشه ها و محل زوایا در دید قرار دارند حال آنکه در مربع هیچ گوشه ای نیست و دید را بجای زاویه در افق تغییر خواهد داد
... در آنسوی مقدار و وزن جایی برای کشیدن و اندازه گیری باقی نمی گذارد
حدس و گمان تیرگی های ذهن را روشنتر می گرداند
اتفاقات گذشته چون دوایری در مخیله ها مواج می شوند زیر و رو کردن آنها ذهن را آگاهی می دهد ولی گوشه ای را آشکار نمی کند
تاریخ نویسان قلم بر دست گرفته اند که اذهان را روشن نمایند نه پنهانی را نمایان پس آنان که تاریخ می خوانند که از آن درس ها بگیرند
پس عاقلان فهم نمودند که تاریخ به نوعی در تکرار است خیر و شرها در پی هم هستند
اقوام و قبایل در پی هم می آیند و می روند
رشد می کنند و زوال می یابند
از گونه ای به گونه ای تغییر می بابند ولی قرار نیست آنرا ترک کنند
دشمنی ها و دوستی ها هستند چون پیدای یکدیگر هستند
تاریکی جایش را نور می گیرد و روشنایی را سیاهی خالی می کند
حق در برابر ناحق می ایستد و ظلم روبروی عدالت قد علم می کند
....
این تاریخ است هیچ گاه چیزهای متضاد تنها نیستند
کفر بدون خداباوری نبوده
و حق گویی روبروی ناحقان بوده
شما اگر درد نداشته باشید خود بی دردی دردتان می شود
اگر همه جا روشنایی باشد دیگر روشنایی بی معنی خواهد شد و تاریخ نمایان کرده که آنوقت ظلمت را طالب می شود!
انسان در تاریخ در یک مسیر رشد است چون رهروی که پیش می رود
ولی قرار نیست این رهرو وقتی یک سربالایی را تمام کرد دیگر همه سرازیری باشد یا همه جا بدون پستی و بلندی
تکرار اینها تکرار گذشته نیست اما تکرار تاریخ می باشد
فتنه ها و فتنه گریزی ها موجود
جنگها و صلح ها برقرار
هرچند اسلحه ها کشنده تر شده اند
ابزار دفاع هم قوی ترند
و هیچکدام باعث نشده که دشمنی از بین برود
تاریخ می گوید که اینها تکرار می شوند
....و تکرار این ها تو را رشد می دهند و باعث پیشرفت شما خواهند شد
.... از دشمن نترسید
و از دوستان بیش از لیاقتشان انتظار نداشته باشد