سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بیاض

 یا رب‌العالمین 

برادر ارجمندم آقای هوشنگ ابولی دوبیتی بعد از شعر قبلی(وصف انار) ارسال داشته‌اند که  در زیر می‌آورم

دوستان و همشهریان دیگر هم هر نوع نوشته و مطلبی داشته‌باشند در خدمت هستیم

ز شرق و غرب و کشورها نوشتی


بگفتی بهر ایران سرگذشتی


بنازم ناز شصت زادگاهم


انار این شهر زیبای بهشتی

نقشه انار


   یا قاسم الجبارین  

  قَدْ مَکَرَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ فَأَتَى اللَّهُ بُنْیَنَهُم مِّنَ الْقَوَاعِدِ فَخَرَّ عَلَیْهِمُ السَّقْفُ مِن فَوْقِهِمْ وَأَتَهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَیْثُ لَا یَشْعُرُونَ‏

همانا کسانى که قبل از ایشان بودند (نیز) مکر ورزیدند، پس قهر خداوند به سراغ پایه‏هاى بناى(ظلم) آنان آمد، پس سقف از بالاى سرشان بر آنان فرو ریخت و از آنجا که اندیشه‏اش را نمى‏کردند، عذاب الهى بر سرشان فرو آمد.

??-نحل

 رژیم کودک و مظلوم و بی پناه کش اسرائیل غاصب در جنگی که ?? روز بطول انجامید و هدف آن نابودی حزب الله بود

قصد داشت حداکثر سه روزه کلک این گروه مقاومت را بکند

اما دانش آموختگان مکتب الهی و حسینی راهی را انتخاب کرده بودند که باید می کردند همان راهی که اسرائیل و حامیان اش نمی شناسند

در برابر ظلم نباید کوتاه آمد و مقابل کسی که با هستی ما دشمن است راهی جز ایستادگی نیست.

حسین به ما آموخته که خون بر شمشیر پیروز است و این مفهومی است که دشمنان اسلام از درک آن عاجز بوده و خواهند بود.

در آن زمان هم هیچ سازمان بین الدولی(ملل سابق) و هیچ شورای بی امنیتی(امنیت سابق) و هیچ کشور ضد حقوق بشری(بشر سابق) پا پیش نگذاشت که ای رژیم مردم کش چرا کودکان را می کشی چرا پلها را نابود می کنی و هزاران چرای دیگر

سران جلاد و قصابان بشری اسرائیل به وحشی گری خود ادامه دادند و به زعم خود خواستند طرحی نو در اندازند و راه را هموار برای از فرات تا نیل

اما هرچه جلوتر رفتند در باتلاقی که خود درست کردند بیشتر فرو رفتند

کمکهای سران بی عقل عربستان هم کاری نساخت و تسلیحات مجانی دول غربی بخصوص آمریکا

و سرویسهای جاسوسی غرب هم برای این رژیم کارساز نبود

خودکرده را چاره نیست

بالاخره هم وقتی طعم شکست تا استخوانهای آنها نفوذ کرد کاسی گدایی شورای به اصطلاح امنیت را پیش کشیدند

و قطعنامه اجباری را صادر کردند همانها که در شروع جنگ احتیاجی به آن نمی دیدند

دو سال گذشت شارون قصاب صبرا به درک واصل شد و پنهان کردن آن سودی نخواهد داشت.

تحقیقات اسرائیلی به شکست خود رسیده و اعتراف کردند جوامع جهانی شکست‌ناپذیری اسرائیل را به زباله‌دان تاریخ ریختند.

و باز به خیال خام خود خواستند با جنگی دیگر سرپوشی به شکست مفتضحانه خود در برابر اندک گروهی بدهند که هیچ محاسبه نمی کردند

رهبر حزب الله در جهان مشهور و مرد اول شجاعت و قهرمان لقب گرفت تفکر مقاومت ریشه دواند و فشار افکار جهانی رژیم جعلی را محاصره کرد و آنچه که نمی‌خواستند همان شد.

ضعفهای رژیم اسرائیل آشکار شد و حکومتهای استبدادی منطقه خطر را بیخ گوش خود احساس کردند

وقتی خدا بخواهد تمام ظالمان در کنار هم رسوا می شوند

............. بگذریم

تعدادی در آناپلیس نشستند و طرحی دیگر با مخ های بی عقل خود ریختند

یک راهی پیدا کنیم که دیگر این الهام بخشی ایران در جهان پیشرفت نکند همین قدر که شیعیان را روشن کرده بس است

اگر این تفکر وارد گروه های سنی  شود دیگر روز ما سیاه است

دشمن های ظاهری یک دشمن مشترک پیدا کرده اند پس دست در دست هم می دهند

یکی کمک مالی می کند دیگری کمک فکری و هرکس از دستش برآید انجام می دهد

طرح آماده می شود

مرحله دوم طرح کامل است

آمریکا که بعنوان منفورترین دولت است باید چهره اش با این طرح بازسازی گردد

حامیان غربی او برای پیروی کور از او حرفی برای جامعه داشته باشند

اسرائیل قدرتی نشان بدهد

حکومتهای منطقه آب خوش نوش جان کنند

ملک عبدالله کنفرانس ادیان تشکیل می دهد بوش و پرز و شیخ الازهر و.... دعوت می شوند

هر کس برای خود سخنی می گوید چه سرپوش خوبی برای دیدار و یکاسه کردن افکار توطیه گر در کنفرانس ادیان!

در پستوهای کنفرانس همه چیز دسته بندی می شود

کارهای همه مشخص و دستورات لازم مرور و زمانها و نوع راه کارها دوره

و سپس جام هاست که بهم می خورد

و شیوخ و مفتی و کلاهی و بی کلاهی و زن و مرد در آغوش هم می پرند

که کارشان حرف ندارد و اینبار اشتباه قبلی را مرتکب نخواهیم شد

اهداف از قبل مشخص نمی شود که اولین نرسیدن به هدف شکست محسوب نشود

هر کس از سران جلاد هدفی را بیان می کند

مصر سناریو را کارگردانی می کند

عربستان کیسه شل می کند و همراهی

غرب هم  حمایت و همراهی

آمریکا هم پشتیبانی و تامین تسلیحات

سه روزه نوار غزه تسلیم مصر و محمود عباس خود فروخته

همه چیز بخیر خواهد گذشت و همه به اهدافشان خواهند رسید، هر کس بطریقی دم‌تکان می‌دهند در برابر ارباب

اما مکاران کافر نمی دانند که خداوند مکرشان به خودشان بر می گرداند

یک باریکه کمتر از ??? کیلومتر مربع (عرض ? تا ? کیلومتر و طول ?? کیلومتر) برای یک ارتش همه چیز دار و پشیبانی شونده از همه سوی می شود کابوس

بیش از دو سال است که این یک و نیم میلیون جمعیت در اینجا محاصره هستند

و خائن مبارک هم که شش ماه است تنها گذرگاه این مردم را در رفح بسته است

مردمی که کاملاْ برای غذا و دارو و .... به خارج وابسطه اند مگر می شود در این وسعت بسیار کوچک این جمعیت زیاد را تامین نمود

بالاخره حمله فلز مذاب شروع می شود

نیروی هوایی در سه روز اول هرچه که بمب دارد بر سر کودکان و زنان و مردان بی دفاع فرو می ریزد

حماس هنوز قدرت دارد که هیچ برد موشکهای دستسازش هم بیشتر می شود

مرحله دوم هم با راکت و بمب و موشک مردم به قتل می رسند

مردم جهان بیدار می شوند قتل و کودکشی و جنایت جنگی را رها کنید

گوش هیچ کس شنوا نیست

رایس برای هر حرکتی برای جلوگیری از نسل کسی اسرائیل را زود می داند

مصر و عربستان و اردن و... از تشکیل کنفرانس سران عرب مانع می شوند

و توطئه بعد از توطئه آشکار و .....

اسرائیل حمله زمینی را هم شروع می کند

تانکهای جنگی در پشت دیوارهای غزه فقط می توانند مردم را قتل عام کنند دیگر هیچ دستآوردی ندارند

و راکتهای غیر متعارف فسفر سفید و موشکهای غنی شده اورانیومی نیز بر سر کودکان ریخته می شود جنایت نیست که انجام نشود کودکانی که در مدرسه پناه گرفته‌اند کشته می‌شوند

زن و کودکی که یکجا در خانه تیرباران می‌شوند و.....

تا جایی که رئیس صلیب سرخ را به گریه وا می دارد

هیچ وجدان بیداری در جهان تاب و تحمل اینهمه قتل و جنایت علیه بشریت را ندارد

عقب نشینی از اهداف برای اسرائیل در این جنایت شروع می شود

کلمات تضعیف جای نابودی کامل را می گیرد

سناریو از قبل طراحی شده نابود می شود

و هیچکدام از اهداف محقق نمی شود

چون پایداری مردم و هوشیاری آنها و تجارب قبلی مانع آن است که نتوانند بفهمند که خنجر زنان از پشت سر چه کسانی هستند

 و اینان امروز رسوا شده هستند هرچند که خود را گول زده و نعره سر دهند ما سخنرانی آتشین نکردیم بلکه کارهای بنیادی نمودیم!!!

کارهای اصلی شما که دیگر مشخص است عدم تشکیل کنفرانس ها و بستن گذرگاه رفح و ایجاد چنددستگی در اعراب و پشتیبانی از اسرائیل و آمریکا و همدستی همجوره با دشمنان ملتهای خویش و نشستهای سوری و صوری در شرم الشیخ( که از کارهای شیوخ شرم دارد) و تل آویو و...... و سر و دست کردن رئیس دولت خود فروخته و اسرائیلی رام‌الله که مدتهاست حکومت قانونی‌اش تمام شده و هیچ جایگاهی در مردم فلسطین ندارد شما فقط او را به رسمیت بشناسید و برایش کمک بفرستید.

امروز خداوند زیر پاهای شما را خالی و سست کرده و عنقریب است که سقف بر سرتان فرو ریزد

دیروز : جنگ سی و سه روزه( سه? سه)

امروز: جنگ بیست و دو روزه(دو?دو)

فردا : جنگ یازده روزه(???)

پس فردا:  جنگ صفر روزه(???)

آنروز قصرهای شما فرو ریخته و ملتهای آزاده جهان به سرور و پایکوبی مشغول خواهند شد

اکنون شما بنشینید و در خفا مکر کنید

و خداوند مکرهای شما را بر سر خودتان فرو خواهد ریخت.

انشاءالله بزودی نابودی اسرائیل و حامیان عرب و غیر عرب او را خواهیم دید.


نظر

یا قادر قهار

خواستم چیزی بنویسم در مورد غزه دیدم که آنچه که باید گفته آید در دیده‌های بی‌غل وغش آشکار است پس خموش می‌شوم و چیزی نمی‌گویم.

اما نمی‌توانم در مورد مصر و حسنی مبارک و نقش مزورانه‌اش هم چیزی ننویسم.اعمال این فرعون امروز بسیار جالب است.

اینجا غزه است! ای سران عرب ای فراعنه قرن ای سازمانهای حقوق بشر!

آخر چگونه می‌شود تحلیل کرد که کشوری که گذرگاه رفح را ماه‌هاست بر روی یک مشت مردم بی‌دفاع و بی‌کس و رانده شده بسته و از رسیدن حتی دارو به آنها جلوگیری می‌کند.

و در کنفرانس ادیان با شیخ الازهر در بغل پرز قرار می‌گیرند و با لیدنی دست در دست هم می‌دهند و در پنهان اتاق‌های نیویورک و شرم‌الشیخ (چه اسم با مسمایی= جایی که از کارها و حرفهایی و قرارهایی که شیوخ و فراعنه در آن می‌کنند باید شرم کند) به مذاکره و ریش هم قد کردن جهت تدارک حمله به این مردم می‌کنند و همه قرائن و گفته‌هایشان نشان از همسوی با صهیونیست می‌دهد و هیچ شکی را به احمق‌ترین انسانها نمی‌گذارد که مصر در جنایات غزه شریک است. حالا چطور شده اینها که نمی‌نشیند در کنفرانس اسلامی یک قطعنامه صادر کنند یک جلسه در اجلاس اعراب بر علیه اسرائیل نمی‌گذارند؛ طرح آتش بس موقت آنهم با سارکوزی که عالم وآدم می‌دانند که ایشان الفبای سیاست نمی‌داند از خود بروز می‌دهند و دلسوز غزه می‌شوند به نظر حقیر دو چیز را بیشتر آشکار نمی‌کند که اتفاقاً هر دو هم در این قضیه رخ کرده است خدا رو شکر.

الف) اسرائیل است که از هر موقعی مفتضح‌تر ‌شده و در کارهای خود روزهای بدتری را نیز پیش بینی می‌کند پیام خود را از دهان حسنی مبارک مصری یا ملک عبدالله سعودی اعمال می‌کند که عرب است و به اصطلاح طرف مقابل اسرائیل در صورتی که این حکام عرب فقط یک اسم عرب همراه خود یدک می‌کشند ولی بقیه همه در اختیار آمریکا و اسرائیل هستند اما چه می‌شود کرد که دفاع جانانه مردم غزه توان اسرائیل را خیلی زودتر از آنچه فکر می‌کرد در هم کوبید وجدانهای بیدار جهانیان هم در سراسر جهان بر نسل کشی اسرائیل مهر صحت زد و امروز رسوایی اسرائیل و همدستان آنها آشکارتر از همیشه در سرتاسر جهان مشخص گشته و اخراج سفیر اسرائیل از ونزوئلا و احضار سفیر این کشور در دیگر دول در همین راستا قابل بررسی است و شاید تحمل اسرائیل از این هجمه سیاسی و فشار مردمی جهان به پایان نزدیک است.

و امروزاست که نصر الهی با مقاومت و شهادت زن و کودک و مرد غزه‌ای ببار نشسته است و این شروع کننده نزاع است که جنگ را باخته و نمی‌خواهد قبول کند.

امروز اگر مصر تنها بعنوان یک بیطرف سردر آخور خود می‌کرد و ملک عبدالله و شاه اردن و دیگر سران عرب عافیت طلب ، هم تنها همینکار را می‌کردند و دلسوز مردم غزه نمی‌شدند مسلم بود که اسرائیلی نمی‌ماند ولی بارها نشان داده شده که این سازشکاران نخواهند گذاشت که این جرثومه فساد نابود شود ای کاش که این تن‌های لش که چون اختاپوس بر اعراب افتاده‌اند خموشی می‌گرفتند.

پس نتیجه اینکه امروز مصر مثل همیشه نقش منافقانه خود را بازی می‌کند تا خیال کنند که او دلسوز اعراب گشته است. و اما از طرف دیگر اسرائیل است که هر چه می‌خواسته کرده و هیچ حاصلی را نگرفته با آمریکا مثل طلبکاران به این پیشنهادها جواب بله هم نمی‌دهند مثل اینکه تعداد غلط کردیم‌های این حکام باید بیشتر باشد و چند کشور اروپایی و چند حاکم دست‌نشانده دیگر هم باید اضافه شوند تا ایشان به قول خودش کمی کوتاه بیاید و آتش بس موقت و مسلم بعدش هم غیر دائم را بپذیرد و دوباره هرگاه سرش خوش آمد باز روز از نو و روزی از نو و بر مردم بی‌دفاع بتازد و این دور باشد تا او حکومت کند و کشور غده‌ی سرطانی همچنان باقی باشد. این نقش بارها به انحاء مختلف تکرار شده است و سر دراز دارد.

اما اینکه چرا مصر شاید خیلی زودتر از وقت معیین بدون عربستان طرح داده در نکته دوم نهفته است.

ب) متزلل شدن حکومتش و رسوایی که ببار آورده است و قیام‌هایی که در سراسر مصر بپاست و نافرمانی‌هایی که در ارتش مصر بیشتر و بیشتر می‌شود و تظاهرات سراسری که دیگر قابل کنترل نیست و چنان حکومت مصر را به لبه پرتگاه نزدیک کرده که اگر این پیش دستی را نمی‌کرد مسلم حکومت او فرمی‌پاشید و قیامهای خیابانی که دیگر نمی‌شد به تنها اخوان‌المسلمین ربط داد مسائل رسوا کننده‌ای است که مصر را واداشته که طرح آتش بس را بدهد.

آنچه که امروز باید جهانیان بدانند این است که کشور مصر و عربستان اگر دلسوز غزه بود ابتدا شیرهای گاز خود را بر اسرائیل می‌بست و وزیر نفت عربستان نمی‌گفت از نفت نباید بعنوان یک سلاح بر علیه اسرائیل بکار گرفت( درست نقطه مقابل پیام رهبری و دیدگاه امام راحل(ره) ) و گذرگاه‌های غزه را باز می‌گذاشت و مردم مظلوم غزه را محاصره نمی‌کرد او اگر می‌خواست کاری به فلسطین انجام دهد در پنهان با سران اسرائیل چراغ آتش افروزی به او نشان نمی‌داد و در پستوی بی عقلی خود نشستند و فکر کردند می‌توانند حماس را نابود کنند و غزه را ملحق کنند به مصر که هم اسرائیل خیالش راحت باشد هم مصر سرپرستی مردمی را بدست گیرد که دیگر ادعای فلسطین نداشته باشند و همان کنند که بر کرانه باختری تا حدودی کرده‌اند.

خدایا همانطور که تا کنون بر رسوایی این حکام افزوده‌ای بی‌افزا و بزودی ریشه آنها را برکن.

و پروردگارا اسرائیل را نابود کن و دستهای حامی جهانی آنرا کوتاه و ساقط گردان که ظلم و فساد را به حد اعلای آن رسانده‌اند.


نظر

بنام قادر قهار 

در حالی که سال قمری نو می‌شود

و درحالی که سال میلادی هم در حال نو شدن است علی اکبریدر حالی که باید قلبها به شادی بپردازد، یک عده به ته خط رسیده جامعه خودکامه بی‌شرف و از خدا بی‌خبر شکمباره و شیطان پرست

سر آغاز سال قمری را این ماه حرام را با خون‌ریزی و کشتار مظلومان عالم آنرا به عزای آزادگان جهان تبدیل کردند

و قرنها بعد وارثان آنها شکمباره‌های قرن شیطان‌پرستان و بی‌عقلان عافیت طلب دست در دست یک عده بی‌صفت می‌دهند

و بقولی چراغ سبز، پس ما به خوشگذرانی خود مشغول می‌شویم و شما بکشید زن و بچه‌های غزه را و دیگر مسلمانان را

و غزه را به خون بکشید و ما سکوت مرگبار خود را ادامه می‌دهیم.

ما فراعنه قرن هستیم ما از اسلاف خود پیروی خواهیم کرد

ما حکومت بکنیم کافیه، ما فقط مقام می‌خواهیم ما فقط پادشاهی می‌خواهیم

یک عده از مظلومان جهان هر چند که هم کیش ما هستند

هر چند که با ما هم قوم هستند

هر چند که از نسل ما هستند و عرب

فرقی نمی‌کند شما بکشید ولی حکومت مارا منافع مارا(نه مردم مارا) فقط ما حاکمان را تضمین کنید

شما بی‌ما نمی‌توانید سر کنید ما هم بی‌شما

شما از ما چه می‌خواهید

گذرگاه رفع را ببندیم، چشم

اگر اینها حیوان هم بودند ما نباید چنین کنیم

ولی چون شما می‌خواهید چشم

تاریخ در مورد ما چه قضاوت خواهد کرد مهم نیست

.... ما فقط باید حکومت کنیم چشم هم بر سرنوشت اسلاف فرعونی خود و هم مسلک‌های کنونی خود چون شاه ایران می‌بندیم

ما الان خودمان را بخواب می‌زنیم به خوابی که از مرگ هم مرگبارتر است

من با انورسادات چه فرقی دارم لطف کنید یک جایزه صلح نوبل هم به من بدهید

آخه مگر آن بی شرف چه کرد که من نکردم

آخه من با شیرین شیرین‌ها چه کم دارم که به او جایزه می‌دهید ولی به من نه!

آیا او که یک زن است از من برای شما بیشتر خیانت کرده به مردمش

که خوش‌خدمتی به او می‌کنید به من نه

من دیگر چقدر به این اعراب خیانت کنم تا شما راضی شوید؟!

من که از خائین‌ترین عرب به مردم عرب هستم چرا پس فقط قول می‌دهید و عمل نمی‌کنید

امروز هم تاریخ در حال تکرار شدن است

همانطور که قبلاً چنین شد

اینها آیا چقدر باید کم عقل باشند که نهفمند که

خون بر شمشیر پیروز است

یعنی چه؟

یعنی مقاومت را هیچ سلاحی نمی‌تواند بزانو در آورد

اینها کج فهم تاریخ هستند

یا خود را به کوچه علی چپ زده‌اند

در همه حال فرقی نخواهد داشت

صهیونیستهای هر جنایتی که بکنند هر خونی که بریزند این سران بی‌درد

عربستان و مصر و ...... در آن شریک هستند همانطور که خود می‌خواستند

آخر اگر اینها عرب هم نبودند شما باید دلتان بدرد می‌‌آمد و سرتان را به دیوار می‌کوبیدید و حرکتی می‌کردید

حالا که عرب هم هستند متاسفانه!

اگر اینها مسلمان هم نبودند شما باید به خودتان یک جنبشی می‌دادید

حالا که مسلمان هم هستند متاسفانه!

اگر این حیوان بودند شما باید بخود یک انسانیتی نشان می‌دادید

حالا که اینها انسان هم هستند متاسفانه!

لااقل ای کاش اینها سنی نبودند

شیعه بودند که ریختن خونشان برای برای بعضی از شما حلال بود

ای وای بر شما

ای لعن عالمیان بر شما باید که اینقدر بی‌دردید

ای اف بر شما و لعت خدا بر شما که اینقدر دورید از انسانیت

مطمئن باشید که همانطور که حکومت یزد رسوای عام و خاص شد شما هم خواهید شد

همانقدر که اسلاف فرعونی شما خوش یمن بودند شما هم خواهید بود

شما برای جهانیان مثال زدنی خواهید شد برای خیانت پیشگی و بی‌وجدانی

ای شیخ الازهر ! ای کائین اعظم!

تو دیگر چرا؟

به اسلاف خود پیوسته‌ای

و در این جنایات شریک می‌شوی؟

تو دیگر کحایت درد دارد؟

آیا تو مفتی سنی‌ها و سنی‌مسلکهای جهان هستی

با پرز دست می‌دهی و به آن افتخار می‌کنی

با قاتل یک عده بی‌گناه هم کاسه می‌شود و شرم هم نمی‌کنی

او را در آغوش می‌کشی؟ که او برادران دینی‌ات را بکشد؟

چرا اشتباه گفتم برادران دینی‌ات

چرا که تو با آنها برادری نداری

تو با همان شیمون پرز و گلدا مایر و بگین و بقول شهید مطهری کوفت و زهر مار برادر هستی

خدا تو را زودتر نابود گرداند و در آن سرای با همین مظلوم‌ کشان مشهور شوی

و در قهر جهنم جای گیری(انشاءالله)

ملک خان، ای ملک پهن پیکر چون اسلاف خود

دست در دست بوش و پرز به پای‌کوبی مشغول می‌شوی

و شراب کوفت می‌کنی و در دشمنی با فلسطینیان روی اسرائیل را سفید می‌کنی

امید که زودتر به فلاکت افتی و به درک واصل شوی و در آنجا به جدت ابوجهل و ابولهب و ابوسفیان بپیوندی و چون آنها مخلد گردی(آمین با رب‌العالمین)

امروز جهان اسلام بجای جنگیدن با اسرائیل و آمریکا بهتر و صد البته در اولویت است که با حکام اینچنینی خود در افتد

پادشاهان و فراعنه و کائنهای شکمباره و خودپرست و شیطان صفت

که چون اختاپوس نفس را بر مردم بریده‌اند و جهانی تیره و تار ساخته‌اند

؟تا این خائنین بر مردم عرب و مسلمانان حکومت کنند و از پشت بر مردم خنجر زنند چگونه می‌شود حساب اسرائیل را تسویه کرد و به حساب حامی‌اش آمریکا و انگلیس رسید؟!

اسرائیل دارد خودش خودش را نابود می‌کند

همانطور که شمر چنین کرد، همانطور که عمر سعد چنین کرد، همانطور این زیاد چنین کرد؛ همانطور که یزد چنین کرد، همانطور صدام چنین کرد، همانطور که مظلوم کشان دیگر چنین می‌کنند

آیا نمی‌دانند که حکومت با کفر می‌ماند اما با ظلم هرگز

ولی این احمق‌ها اینرا نمی‌خواهند بفهمند

آیا معلوم نیست که اسرائیل به آخر خط رسیده؟

دارد آخرین نفسها را می‌کشد؟

خدایا اسرائیل و همدستان خیانت‌پیشه حاکم بر جهان اسلام را هر چه زودتر نیست‌شان گردان

یکبار دیگر محرم شده و یکبار دیگر ستمکاران دارند تاریخ را تکرار می‌کنند

سال میلادی هم آغازش مثل سال قمری دارد با خون مظلومین رنگین می‌شود

و ستمکاران نشان می‌دهند که همانهایی هستند که بوده‌اند. 


  بسم الله الرحمن الرحیم  

یَأَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّکُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَىْ‏ءٌ عَظِیمٌ

اى مردم! از پروردگارتان پروا کنید، که همانا زلزله‏ى قیامت، حادثه‏اى بزرگ و هولناک است

1-حج

پنج سال قبل پنجم دیماه سال 1382 در هنگامی که در انار در دومین روز سمینار دوروزه انار، تلاش، تدبیر برگزار می‌شد و مقامهای استانی در اینجا بودند

 و حقیر در بستر بیماری و بعنوان دبیر کمیسیون اقتصاد و کشاورزی بخش کارهای زیادی بر دوش که همه را به دکتر عبدالهی و رئیس کمیسیون دکتر مهرابی سپرده بودم و از این بابت خیالم راحت بود.

ساعت 10 بود که خبردار شدم تعدادی از معاونین استانداری و غیره بخاطر زلزله بم سمینار را ترک کرده‌اند.

هیچ کس در آن زمان فکرش را نمی‌کرد که چه اتفاق ناگواری روی داده است.

علی اکبری

تازه شب وقتی مسئولین خود را به بم رسانده بودند از عمق فاجعه خبرهایی رسید و تا قبل آن تقریبا زلزله‌ای عادی و با خسارت کم تصور می‌شد و یا خبر می‌رسید و می‌توان گفت رسانه‌ها هم زیاد به آن اهمیت نداده بودند.

با تماس با همکاران در شهرستان بم خواستیم که خبری بگیریم که ممکن نشد و نشانی بود که اتفاقاتی بد روی داده است.

روز شنبه ششم دیماه هنوز حالم بد بود با اینحال برای جمع‌آوری کمکهای خوراکی و پوشاکی به کمک هلال احمر رفتم و بیماری سخت خود را فراموش کردم, با اینحال توان رفتن به بم را نداشتم و چشم پوشیدم خاطر نشان کنم که فاصله از انار تا شهر بم بیش از ??0 کیلومتر است.

خبرهایی که روزهای بعدی هم می‌رسید علاوه بر فاجعه زلزله و قربانیانی که گرفته بود و مشکلات دیگر حمله به کاروانهای کمکها و دزدیهای درون شهر و... نیز نشان از فجایع دیگر در کنار فاجعه بود و چه بد است

که وقتی شری می‌رسد بدیهای دیگر نیز سر از جا بر می‌دارند و غم را دوچندان می‌کنند.

شنیدم پیرمردی غریب دو هفته قبل از زلزله بم در انار به بعضی‌ها گفته بود که قرار بود در اینجا بلایی نازل شود بخاطر امامزاده محمد صالح(ع) شهرتان این اتفاق در بم خواهد افتاد!

گاهی چیزهایی شنیده می‌شود غیر قابل باور ولی بعداً به انسان باورانده می‌شود.

بگذریم هرچند شر و بدی سخت می‌گذرد ولی بعداً خوبی و خیر می‌آورد همیشه بعد از هر شبی هرچند طولانی چون یلدا روز خواهد رسید.

وقتی امروز به شهر بم نگاه بکنیم اگر شهر قبل از سال 82 را بخاطر داشته باشیم باورمان نمی‌شود که این همان شهر است.

چنان ساخته شده و محکم هم بازسازی گشته که چهره شهر مدرن و نو گشته است و خدا را شکر.

بزرگترین بنای خشتی جهان یعنی قلعه بم ( ارگ قدیم بم) نه هنوز کامل بازسازی گشته و نه خواهد شد

و وقتی هم که بشود آن نخواهد بود که بود.

و حال که شهر ساخته شده مقدار زیادی از داغها به فراموشی سپرده شده است ولی شهری که ایجاد گشته با زلزله سی برابر قدرت قبل یعنی 9 ریشتر هم دیگر نه آن فاجعه رخ خواهد داد و نه حتی یکصدم خسارت آنروز.

نه آنکه شهر بم چنین شد بلکه بقیه بناهایی که در استان و کشور هم ساخته شدند توجه کردند که شهری که حداقل در سه هزار سال اخیر زلزله نداشته می‌تواند روزی بلرزد و همه چیز را نابود و این هوشیاری ارزشمند است.

این واقعه مرا بیاد عواقب جنگ انداخت. با همه آن خسارتی که وارد کرد و شهدایی که دادیم امروز کشورمان به نقطه‌ای رسیده که غرب نمی‌تواند باور کند که ما ایران هستیم

چون در صنایع دفاعی و پرورش نیروی نظامی به نقطه‌ای رسیده‌ایم که نتوانند بر ما خواسته‌های نامشروع خود را تحمیل کنند.

و دولتی که می‌داند ما چه عزتی داریم و یک قدم از حقوق‌مان نمی‌گذرد و بخاطر اینکه ما را از بحران هسته‌ای عبور داد و با اقتدار هم اینکار را کرد باید ممنونش بود.

روزی را بیاد آورید که به ما می‌گفتند برای دو سه سانتریفیوژ هسته‌ای برای کارهای تحقیقاتی و دانشگاهی باید چه کنید و چه از ما اجازه بگیرید و باج بدهید!!!

تا چشم بر هم زدند دیدند ما بیش از شش‌هزار سانتریفیوژ در تاسیسات نطنز بکار گرفته‌ایم و هیچ از آنها هم کسب تکلیف نکرده‌ایم!

به گفته شهید بهشتی حالا عصبانی باشند از ما و از این عصبانیت بمیرند.

ما کار خودمان را خواهیم کرد و ذره‌ای هم کوتاه نخواهیم آمد

و بر این دولت و دانشمندان جوان هسته‌ای خود آفرین می‌گویم که چنین توانستند قدرت نمایی کنند.

 


نظر

بنام رحیم بی همتا

وَلَا تَسُبُّواْ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّواْ اللَّهَ عَدْوًا بِغَیْرِ عِلْمٍ کَذَ لِکَ زَیَّنَّا لِکُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَى‏ رَبِّهِم مَرْجِعُهُمْ فَیُنَبِّئُهُم بِمَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ

و به کسانى که غیر خدا را مى‏خوانند ناسزا نگویید که آنان نیز از روى جهل و دشمنى به خداوند ناسزا مى‏گویند. ما این گونه عمل هر امّتى را برایشان جلوه دادیم. سپس بازگشت آنان به‏سوى پروردگارشان است، پس خداوند آنان را به آنچه مى‏کردند خبر مى‏دهد.

108 - انعام

بهترین پیامی که رهبر روشن ضمیر بیان کردن در این عید غدیر و باید در گوشهای همه‌ی ما جای گیرد همین پیام است.

غدیر نباید مایه تفرقه باشد بلکه می‌تواند روشنگر و راهنما و وحدت‌آفرین باشد.

بجای استدلال آوردن و بحث در حوزه‌های علیمه و کرسیه‌های بحث و مجالس خصوص

کلام تهمت و ناسزا و فحش و دشنام از تریبون‌های عمومی و وب‌ها و وبلاگ‌ها و روزنامه‌ها بیرون زدن است.

این بحث‌ها هیچ‌گاه نمی‌‌تواند کسی را از دینش منصرف کند و یا راهنمایی برایش باشد.

اینها فقط می‌تواند آتش دشمنی و فتنه‌ها را شعله‌ور سازد و آب به آسیاب دشمن سرازیر.

نکاتی که در این آیه قرآن بیان داشته امروز متاسفانه رعایت نمی‌شود و دشمن بهترین فرصت را یافته و بهترین بهره‌برداری را می‌کند.

ما نمی‌توانیم با کار غلط کسی را از کار غلط بازداریم.

ما نمی‌توانیم راه بد را با ناسزا نشان دهیم.

ما نمی‌توانیم خود مروج بد باشیم اما بدی را شر بشماریم.

ما نمی‌توانیم با ناسزا و فحش خود را حق بدانیم و دیگران را نا حق.

ما نمی‌توانیم با فحش به دیگران راهنما باشیم و بیان کننده منطق داشتن

ما نمی‌توانیم با ناسزا باعث گناه شویم(ناسزا به خدا و یا پیامبر و امام و...)

ما باید با منطق با دیگران صحبت کنیم نه با ناسزا.

ما باید دلیل محکم ارائه دهیم نه فحش.

ما باید دیگران را از زشتی عمل آگاه کنیم نه خود زشت گو باشیم.

ما باید دیگران را به زیبایی‌ها آشنا کنیم نه به زشتی.

ما باید اعمال درست دیگران را بگویم نه نادرست‌ها و زشت‌ها را.

و اینک

هشداری به همه:

اگر بخواهیم هر روز بر تفرقه بی‌افزایم نه اینکه اهل سنتی شیعه نخواهد شد بل نه ما می‌مانیم نه او.

بارها دوستانی را دیده‌ام که با اینکه استدلال حقانیت شیعه را دارند ولی دارای تحمل نبوده و به ناسزا گویی هم روی می‌آورند

که این کار هم غلط است هم در نیت آنها شک ایجاد می‌کند.

اگر بدانیم که ما و اهل تسنن دشمنانی مشترک داریم آن موقع بهتر خواهیم دید که باید به آنچه با هم داریم و به هم داریم باید اکتفا کنیم.

علت اینکه امروز در غزه برادران مسلمانمان در فلاکت بسر می‌برند آیا متمرکز شدن روی وحدت است یا اختلاف.

بجای اینکه منادی وحدت باشیم، شیپور تفرقه شده‌ایم.علی اکبری

بجای تاختن بر یک عده شکمباره بی‌دین سوار بر امت اسلام با همدیگر درگیر هستیم.

هنوز راهی دراز داریم که بدانیم رهبران دینی چه می‌بینند و ما کجای کار هستیم.

نکته:

لعن و برائت از دشمن نیاز ماست تا موضع ما را مشخص کند نه فحش و دشنام

که این دو ،دو مقال جدا گانه است و نباید با هم اشتباه گردد.


  بنام مدبر شب و روز 

چقدر زشت و کریه  است کسانی که خود را مدیر می‌دانند و دوران مدیریتی خود را و چگونگی مدیر شدن خویش را فراموش کرده‌اند

 و چرا مدیر شدن و چقدر ادامه داده‌اند و... را از حافظه پاک کرده

 و امروز با شعارهای شیوخیت و ریش سفیدان و... را بکار می‌برند

 و جوانان را بر نمی‌تابند و برای مدیریت آنها کلمه زود بودن را بکار می‌برند.

با دولت نوگرا که استعدادهای جوانان را در عرصه مدیریت فعال کرد و شکوفا مشکل پیدا کرده و هر روز به نوعی ساز ناسازگاری می‌زنند.

آقایی که خود با یک دیپلم ناقص به منصب استانداری رسیدی آنروز چرا نگفتی که برای اینکار هنوز جوان هستی؟

 هنوز شیخویت نداری!

وقتی تمام و کمال مدیریت  یک استان را بدست گرفتی چقدر در آن سر رشته داشتی؟

برای شما زود نبود اما جوان امروزی که با یک کوله بار از تجربیات شما به کار گرفته شده نباید مدیر می‌شد.

همیشه باید مدیریت دست یک عده خاص دست بدست شود.

آنزمان را یادمان رفته که وقتی وزیری برداشته می‌شد در وزارتخانه دیگری وزیر می‌شد و داد همه در آمده بود که مگر قطع‌الرجال شده!

نه! شما وقتی به مدیریت رسیدی نه تجربه‌اش را داشتی نه ارث بهت رسیده بود رانتی بود که چون همای سعادت بر شانه‌ات نشسته بود!

 و از این رانت استفاده (سوء استفاده) کردی و بدون گذراندن تحصیلات دانشگاهی مدارک عالیه را گرفتی!

و به پستهای مدیریت بالاتر و.... جابجا شدن‌ها ادامه دادی.....!!!

امروز تنها کاری که دولت نهم به انجام رساند این خواسته جوانان عزیز که نمی‌توانستد وارد حلقه مدیریت بشوند وارد کرد و چه گناه بزرگی مرتکب شد!

بطوری که شما فکرش را نمی‌کردید این حلقه انحصاری بشکست!

 شما چرا احساس سرشکستگی می‌کنید و دادتان در آمده است!؟

 راستی حسینی بگوید! چون دستمان از رانتها بریده شده است !!! همین!

 چرا دولت را به بی‌تجربگی و غیرکارشناسی متهم می‌کنید.

درد شما چیز دیگری است. رانت،رانت،رانت،......

شما که با این رانتها امروز هم در کمال آسایش و مکنت بسر می‌برید کسی که قبل برده‌های شما را ازتان نگرفته فقط از بیشتر آن محروم شده‌اید!

 حق آن بود که قبلی‌ها را نیز ازتان بستانند؛

تا کی می‌خواهید دستتان بر همه چیز بند باشد و تسلط به همه چیز داشته باشید.

کی شما باید سکان مدیریت را به دیگران بدهید؟مدیریت جوانان

بعد از شما چه کسانی باید این کشتی را هدایت کند؟

حتماً فرزندان دلبند و ننر و... شما؟

نه آقا در این کشور کسی جای تو را می‌گیرد که هیچگاه بفکرت هم نرسیده!

 آنکس که نان از بازوی  خویش خورده و عرق جبین ریخته!

هر چند شما کیسه‌های خود را پر کرده‌اید و حتماً هنوز می‌کنید!

 کسی مثل شما حق ندارد که بر همان روش اسلاف و غیرکارآمد شما ادامه بدهد.

یادمان نمی‌رود که هدفمند کردن یارانه‌(سوبسید)ها در قانون برنامه سوم و چهارم توسعه بوسیله همین شما اجرایی نشد چون زیان سیاسی و مدیریتی و اقتصادی شامل حالتان می‌شد هنوز هم می‌شود پس باید دادتان در آید که این طرح باز هم اجرا نشود ولی همه می‌دانند که این طرح لازم است و باید اجرا شود؟

اما کی؟

 اگر به شما باشد تا ابد نباید اجرا گردد !

چون همیشه یا انتخابات است یا یک مسئله دیگر یا هر بهانه دیگر، مهمترین علت آن همان زیان اقتصادی است که به رانتهای پیش ساخته شما وارد می‌شود.

شما امروز لازم بود که تجارب خود را در اختیار جوانان قرار دهید و همه‌اش بفکر رانت نباشید،

کمی هم بفکر دیگران باشید، اگر اجرای آن باعث زیان سیاسی است این دولت که مصمم به اجرای آن است بگذارید صدمه بخورد،

مهم این است که مملکت صدمه نخورد.

اگر راست می‌گوید مردم صدمه می‌خورند پس راه‌کار بدهید.

چرا راه‌کار شما همین طرح است؟

 چرا اجرا کردن آنرا صلاح نمی‌دانید؟

راهکار دیگری که ندارید فقط اجرای آنرا بد می‌دانید؟

 خودتان که اجرا نکردید؟

دیگران هم اجرا نکنند؟

پس چه از این راهکار؟

بهتر است که کلاه خود را قاضی کنید و دست از این شعارهای عوام فریب بردارید و قدم در راه راست نهید و دولت را یاری کنید که این طرح را به بهترین نحو اجرا کند.

 مهارتهای خویش را هم سخاوتمندانه در اختیار جوانان این مملکت قرار دهید خواهید دید که کاری خواهند کرد کارستان و کشوری خواهند ساخت گلستان  خیلی هم نگران نباشید البته نگران مردم باشید فقط شعار ندهید همت کنید اختیار بدهید به جوانان

 شیوخیت در مدیریت و... را به گذشت زمان بسپارید شاید که فرجی حاصل گردد اگر دلسوزید اگر نه باز بر همین طبل توخالی خود بکوبید.

شما بقولی آردهای خود را بیخته‌اید باید الکها(غربیلها) را هم بیآویزید.